روزگار عتيقهء من و اسكاي!

يعني حق نداريم دو تايي خلوت كنيم؟
از قديم گفتن:
كبوتر با كبوتر،باز با باز،كند همجنس با همجنس پرواز!‎:-D‎

....
" کسی جرمی نکرده گر به ما این روزها عشقی نمی ورزه
بهایی داشت این دل پیش تر ها، که در این روزا نمی ارزه
که کار ما گذشته از شکایت
هنوزم پایبندیم در رفاقت...."
نه ، راستش هیچ وقت ذوق کافی واسه یاد گرفتن موسیقی رو نداشتم. ولی خواهرم یه گیتار داره که هر وقت حوصله ام سر میره کوک هاش رو میریزم به هم که پدرش در بیاد! به هر حال مهم اینه که دلتنگی هر دومون رو رفع میکنه دیگه!
وای خاک عالم ... شماره ...! راستش من خاطره ی بدی از فیس بوک دارم! ( جو انتخابات رو یادم میاره و دوستان به هزیمت رفته و ...! ) اگه میشد بفرستی به همون ایمیله (last_peaceknight@yahoo.com) " دعات میکردم"!!! ( این رو مامانم میگه!) ولی اگه میخوای از بقیه ی امکاناتش هم استفاده کنیم و... ، لب بترکون با مرام!

اوكي!مي فرستم به ايميل ت!;-)
آي گفتي!منم خيلي دلم مي خواد يه گيتار داشته باشم و واسه دل ناكوكم بزنم!بعدش خواهرم بياد سرم جيغ بزنه!‎:-D تو كه مثل من خواهر دوست نيستي؟:-)
راستي من با اس.ام.اس بيشتر حال مي كنم!:‎-D

نه دیگه تا اون حد خواهر دوست نیستم!
منظورت پیامک بود دیگه؟!!

بنده از آنجا كه همواره از خداوند خواستار يك خواهر بزرگتر بوده ام،لذا همچنان هم در كف اين آرزو مي باشم!پس قدر خواهرت را بدان!;-)
بعله!آن هم از آن جنس پيامك هايي كه تو مي فرستي و بنده را مجبور به بازگويي واقعهء تبريز مي كني!‎:-P‎

عجب تفاهمی ! من هم همواره از خداوند خواهان یک برادر ( البته کوچکتر! نه این که دیکتاتور باشما...) بوده ام ، عجب تفاهمی! شما هم قدر هادی جان را بدان و از این هدیه ی الهی به بهترین نحو استفاده کن ( اصلا منظورم دعوا کردن باهاش نیستا! کلا دعوا بده )

هه هه هه!نوبت ضايع شدن توئه اسكاي!‎:-P
هادي كه داداشم نيست!پسر عمومه!البته همينم از سرم زياديه!افتخاريه آشنايي با اين انسان!‎:-D
خدايا،دمه دستت يه حوري به عنوان آبجي بزرگه بنداز پايين!قول مي دم به چشم خواهري بهش نگا كنم!‎:-D‎

هیچی دیگه! ضایع شدم رفت! به همین سادگی ، به همین خوشمزگی!
تو رو نمیدونم ، ولی دیگه داداش داشتن از ما گذشت! اگه قرار باشه دعا کنم باید دعا کنم خدا یه حاج خانم "مقبول"! نصیبم کنه!

بابا بي خيال!مگه ديوونه اي!:-@
سراسري افتادم گرگان!آزاد بيرجينيا!‎:-D‎

به به! به به ! منظورت اینه که تو تمام این سالی که این جا از خودت فعالیت فرهنگی اون هم در ابعاد وسیع ساطع میکردی کنکوری بودی؟!!
تبریک میگم اساسی! مکنه یه رکورد از خودت به جا گذاشته باشی اصولا!
ولی نه ، ناراحت نباش. همشون سر و ته یه کرباسند. به جمع علافان نوع 2 خوش اومدی!

فانش اونجاس كه واسه سال دوم كنكوري بودم!‎:-D و به هر دري مي زنم كه سربازي نرم تا اين نشريه به فنا نره!:‎-D
راستي سيامك واسه كافه ش نشريه در آورده و دعوت به همكاري كرده ازم!مطبوعاتي شديم رفت!‎:-D
به به!عجب خطبه هايي بود!چه پر معنا!سري قبلي مجوز لواط صادر شد،حالا قتل!‎:O ‎

داشتم مجتبی کبیری گوش میدادم که " واست شدم مثل همه یه سایه ی مجسمه " و به این نتیجه رسیدم که تو دقیقا " خباثت مجسمه " ! تشریف داری... .... البته من مطمئنم که به هر حال هدف اصلی تو خدمت به نظام مقدس و اصل مترقی ولایت مطلقه است ، که اونم در لباس خدمت میشه انجام داد... مثلا میری زاهدان لب مرز قاچاقچی می کشی!
ایول! تبریک میگم دوباره!حالا که مطبوعاتی شدی همین اول کاری برو خودت رو به اوین معرفی کن، نه اونها رو تو زحمت بنداز نه خودتو! والا!

نه بابا!هنوز نرفته،سيامك عذرمو خواست!)
اما شايد همين مجله مون،مكتوب شه به همين زوديا.قضيه جديه!خبر هم تاييد شده!ببين كي فرمودم ها!‎:-D‎

صمیمانه بهتون تبریک میگم. ولی خوب یه کم باید حواستون رو جمع کنید ، و به یه سری مشکلات احتمالی هم از همین الان فکر کنید. مثلا.... پول!... آخرین مجله ی مکتوب بچه های ما یک میلیون و نیم فقط در شماره ی آخر ضرر داد! آره داداش!

Vaqefim.darim hameye gozine haro misanjim.age pule kafi jam she,ye time qavi amade kardim ke bavaret neyshe!:-D

و من الله توفیق!